بسم الله الرحمن الرحیم 

اولا هر دوی توییتر و اینستاگرام محدودیت کلمات دارند و این به طور جدی مانعی برای ایجاد دانشی با زبان جداست برای این که این مسئله را امتحان کنید بخشی از یک کتاب فلسفی با زبانی خاص را وارد توییتر یا اینستاگرام کنید.بعد از یکی از دوستانتان که با آن متن آشنا نیست بخواهید که برداشتش را از متن بگوید فاصله برداشت دوست تان تا برداشت خودتان از متن فاصله واقعیت و اینستاگرام یا توییتر است.همیشه از خودم میپرسم کدام یک از شاهکارهای فلسفی که با زبان عموم مردم فاصله دارد میتوانسته در این فضای محدود ایجاد شود.و اصلا اگر اهل فکری زبان روزمره را کافی برای ادای منظورش ندانست و خواست با زبانی که میخواهد بسازد با مخاطبانش ارتباط برقرار کند. در چند هزار توییت و این پست این امر محقق میشود ؟

مشکل دومی که این قبیل  نرم افزارها دارند این است که مخاطب (که به نوعی شاگرد صاحب صفحه است) منفعل است.صفر و یکی برنامه ریزی شده نوشته ها را به صورتش میزند او برای یافتن آنها جز برای بار اول تلاشی نمیکند و این مسئله به نوعی آن چه که حیرت یا حس جستجوی یا کاوش در افراد است را از بین میبرد.مردمی که حتی حس حیرت که مهم ترین حس برای آموختنشان هست را هم از دست داده اند یا کمتر به آن دچار میشوند.خودمانیم به نوعی این نرم افزار در برهه ای به تلاش سقراط در طرح مسئله صدمه میزند

مشکل سوم که بیشتر مخصوص اینستاگرام است سیطره تصویر است.امر لذت بخش برای انسان تحت تاثیر عوامل مختلفی است که یکی از آنها تجربه است وقتی  اینستاگرام،فیلم و در یک کلام عکس و تصویر بیشتر تجربه های ما را از وقایع و اتفاقات و برخورد ها میسازند انگار تجربه خود آن موقعیتها کمتر لذت بخش میشوند و به نوعی آدم به آن تصویر دیدن و لذت بردن عادت میکند تا تجربه کردن و لذت بردن قطعا سفر کردن به جایی با تصویر آنجا را دیدن یکی نیست اما عادت به نوعی اولی را حذف میکند. این مسئله راجع به کلام هم هست و من این را هم قبول دارم ولی خودمانیم فضای بلاگفا کمتر از اینستا اعتیاد آور است.

فعلا حال بیشتر نوشتن نیست.التماس دعا دوستان عزیز 

نوعی ,اینستاگرام ,تصویر ,تجربه ,مسئله ,توییتر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرگرمی 97 ارزان سرا سئو بک لینک دانلود رایگان تمامی جزوات اموزشی araxchemi یک لینک دونی بزرگ و برتر